پشت پنجره، تَشْ بادِ شبانه میوزد، دوتا گربه سر هم جیغ میکشند و صدایشان، تنم را منجمد میکند. شعر کالی پشت در قلبم استخاره میکند، که در را باز کند یا نه، جیغ گربه ها فراموشش میکند که کارش چه بوده و در بزند که چه... آهنگ میشنوم، فکر میکنم، به فکرهایم نهیب میزنم، یکی به دو میکنیم، سر باید و نب, ...ادامه مطلب
از شادی گریستنم میآید... یا نه، مرا از فرط عشق او، ز شادی عار می آید. خدا، خدا، بهترینم... کنار تو نشستن، تماشا دارد. من دریاهای عمودی را دیدهام، من زبانم بند آمدنش را یادش نیست که چند بار... کنار خودت نگهم دار، بگذار هر چقدر میخواهند تر باشند این چشمها، گره ِ دلم بمان.,نیایش,نیایش با خدا,نیایش شبانه,نیایش شریعتی,نیایش صبحگاهی,نیایش میمندی نژاد,نیایش سیر,نیایش زیبا,نیایش با خدا کوتاه,نیایشگاه آرتمیس ...ادامه مطلب