تجارب گرانِ کم بها

ساخت وبلاگ

کتاب‌های نخوانده زیاد دارم، اما دست و دلم کمتر به خواندن تازه ها می‌رود، در عوض به کتاب‌های از پیش خوانده فکر می‌کنم و گاهی ورق می‌زنمشان، دیشب دوباره به «مرگ نور» فکر می‌کردم؛ اثر «طاهر بن جلون*».

داستانی ملهم از یک ماجرای واقعی، که در یکی از مخوفترین زندان‌های تاریخ، در مراکش گذشته است. تعریف کردنش خوشایند نیست برایم، فقط جالب بود اینکه خواندن ماجرایی با این مایه از تلخی، که آگاهی به حقیقتش آن را صدچندان می‌کند، توانست یک روز نفس کشیدن را برایم شیرینتر کند. نه از این خاطر که من جای آن آدم‌ها نیستم... دلیل دیگری داشت، توانسته بودم در تجربه ی موقعیتی کم نظیر، بدون کمترین هزینه شریک باشم و چکیده ی تاثیر این موهبت، جهان‌بینی ام بود که گرچه به قدر ذره ای، تغییر کرده بود. لطف کتاب است، که هرچه دوست داشته باشی می‌دهدَت.

این شب‌ها همراه «اللا» و «شمس تبریزی» در جهانِ «ملت عشق**»، نه بین قونیه و بوستون، بلکه باز بین منِ حالا و منِ پیش از دانستن این ماجراها در رفت و آمدم و تماشا می‌کنم خودمان را.

* نویسنده ی عرب که داستانهایش به زبان اصلی فرانسوی منتشر شده و اغلب ترجمه‌های آن در ایران، توسط نشر چشمه به چاپ رسیده.

** نام کتابی نوشته‌ی «الیف شفاک»، نویسنده ی تُرک ساکن امریکا.

مناظر دلخواه...
ما را در سایت مناظر دلخواه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efeminostalgy2 بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 23:03